روزت مبارک بابایی
سلام به همه دوستان اومدم این روز رو به همه بابای عزیز خصوصاً به بابای جون جونی خودم تبریک بگم ایشاءالله همیشه کنار مون بمونین ...
نویسنده :
مامان
13:19
خرابکاری رها
هفته معلم
سلام به همه و البته صد سلام به دخمل خوشگل خودم عزیز مامانی ، امروز 13 آبان ، هفته معلم هست و من هنوز فرصت نکردم برای خانم سعیدی و وجیهه جون هدیه بگیرم ،مربی و کمک مربی مهد کودکت رو می گم ، خیلی سعی کردم که امروز با هدیه مهد کودک بری ولی چه کنم ، فرصت پیدا نشد آخه پنج شنبه بعداز ظهر برده بودمت نمایشگاه نقاشی و نمایش عروسکی بچه های بهزیستی ، فکر نمی کردم بایستی و نگاه کنی ولی خیلی خوشت اومده بود ، و تا آخرش با دقت نگاه کردی ، ( بچه ها لباسهای حیوانهای مختلف رو پوشیده بودن و می رقصیدن ) ، پریناز و عمه جون رو هم گفته بودیم بیان ، بعد از آنجا رفتیم خونه مادرجون و... امروز مادرجون قراره زحمت خرید هد...
نویسنده :
مامان
11:38
امان از این دختر خاله های شیطون
سلام به همه بخصوص دختر گل خودم عزیز مامان دیروز طبق معمول بعداز ظهر ، هر کار می کردم از خواب بیدار نمی شدی ، قلقلک ، ناز کردن و شعر خوندن و... تا گفتم بیا بریم خونه مادرجون مثل جت پا شدی !! بعد از اینکه من کمی بیرون خرید کردم ، رفتیم خونه مادرجون ، دیانا و خاله جون محجوب هم اونجا بودن ، و تو خوشحال دیگه رفتین تو اتاق خاله فاطی و بیرون هم نیامدین ، یک لحظه که آمدم تو اتاق ، دیدم تو لباس خاله فاطی رو تن کردی و دیانا هم کفش و عینک بنده خدا رو ، و خاله فاطی هم شاکی و... موقع رفتن هر چی گفتم بیا بریم ، در رو بستی گفتی نمیام ، خلاصه قرار شد بابایی دنبالت بیاد ، وقتی آمدم خونه یک ساعتی که گذشت زنگ زدم که ببینم چکار می کنی ، وای...
نویسنده :
مامان
9:12